چگونگی شكل گیری كاراكتر ژاكلین در تئاتر (گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!)
📒647-خواص و كاربرد بتن با الیاف كوتاه فولادی📒648-بررسی و مقایسه روشهای تحلیل خطی و غیرخطی تیرهای تقویت شده فولادی و بتنی مسلح📒649-آنالیز استا تیكی غیر خطی مودال قاب های بتنی با نامنظمی جرمی📒650-مقایسه فنی و اقتصادی روسازیهای بتنی و آسفالتی مطالعه موردی آزادراه زنجان قزوین📒651-بررسی قطر و فاصله میلگردها در اتصال بین دال بتنی و دیوار در بهبود رفتار لرزه ای سازه های بنایی📒652-بررسی نفوذ پذیری بتن الیافی📒653-ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای پل های بتن آرمه با استفاده ازروش نسبت ظرفیت به تقاضا📒654-بتن سبك سازه ای مناسب برای محیطهای در معرض خوردگی📒7-بررسی لرزه ای سیستم های دو گانه قاب-دیوار📒8-تولید زلزله های مصنوعی منطبق با طیف طرح هدف📒9-بررسی خصوصیات و تعمیرات مورفولوژیكی رودخانه ها📒10-انواع خرابی راهها و اصول مرمت آنها📒11-رفتارسنجی بادبندهای با خروج از مركزیت (EBF)📒12-کاهش جرم ساختمان و نقش آن در اقتصادی بودن طرح در مقابل زلزله📒13-بهبود عملكرد كامپوزیت های FRP درمقاوم سازی ساختمان های بنایی📒14-رفتار قابهای بتن مسلح با بتن پرمقاومت در برابر بارگذاری ضربه ای📒15-بررسی آسیب ها در ساختمانهای اسكلت فلزی شهر بم ودسته بندی روشهای مقاوم سازی سازه های آسیب دیده در زلزله📒16-استفاده از دیوارهای برشی فولادی در مقاوم سازی لرزه ای سازه ها📒17-کاربرد تئوری ولاسف در تحلیل هسته مرکزی ساختمانهای بلند📒7-خلاصه ای درباره بتن📒8-بتن ریزی فنداسیون📒9-بتن ریزی و پرداخت بتن📒10-بتن سبك و اثر ميكروسيليس ها در افزایش مقاومت آن📒11-بتن های دیر گداز📒12-نقش حباب در بتن
در این مطلب از سایت شما فایل با عنوان چگونگی شكل گیری كاراكتر ژاكلین در تئاتر (گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!) را مشاهده می نمایید.
بدیهی است ، بازیگری انسانی ترین هنرهاست . از آن جهت كه همدم روح ، كالبد ، پدیده ها و جهان پیرامون آدمیاست ، به مكاشفه ای میماند كه جز با از میان بردن موانع بازدارنده و آزار دهنده موجود در كار انسان نمایشگر ، امكان بروز نخواهد یافت .
بازیگری فن مقابله آدمیبا خود است و یافتن یا ایجاد بهانه ای برای تسلط نقش بر بازیگر .
چگونه ایفای نقش كنم ؟
این پرسشی است كه هر بازیگر از خود در ابتدای كارش بر روی متن نمایشنامه و كاراكتری كه قرار است بازی كند ، میپرسد و با استفاده از دانش علمیو تجربی خود سعی میكند كه به آن پاسخ دهد . در واقع او برای شخصیت پردازی درست نیاز به دانش و تجربه تئائری دارد و در این میان تئوریهای موجود تئائر نقش ویژهای را ایفا میكند . احتمالاً تئوری از زمانیكه علم رو به پیشرفت گذاشته است اهمیت بیشتری پیدا كرده است و در واقع هر تئوری چكیده تجربیات و آموخته های یك یا چند نسل از پیشینیان است ، پس بایستی با تأمل و احترامیخاص با آنها برخورد كنیم . نكته دیگر اینكه ما بواسطه همین تئوریهاست كه میتوانیم به تجربیات جدید دست پیدا كنیم و همین تئوریها هستند كه اندوخته علمیما را تشكیل میدهند و گاهی اوقات نیز با توجه به شرایط بایستی حذف و تعدیل شوند .
بارها و بارها از كارگردانم شنیدم كه میگفت : بازیگر نباید نقش را بازی كند ، او ابزاری است در خدمت نقش ، پس بگذارید نقش شما را بازی كند . برای رسیدن به این نظریه و عمل كردن به آن دست به تجربه ای نو زدیم .
در این تجربه جدید برای رسیدن به شیوه اجرایی مورد نظر كارگران مجبور بودیم كه بعضی از تئوری ها را به شكلی تعدیل و یا حذف كنیم . این قضیه در ابتدا باعث بوجود آمدن اختلاف نظر بین اعضا گروه شد . زیرا عده ای بر این عقیده بودند كه ماحق نداریم در تئوریها دست ببریم و باید آنها را بطور كامل بپذیریم و بقیه عكس این نظر را داشتند ولی كارگران برای آنها این موضوع را توضیح داد و گفت : كه قصد ما نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن اصول نیست و مـا فقط میخواهیم تجربه ای جدیدی را به انجام برسانیم.
این شیوه اجرایی كه ما میخواستیم تجربه كنیم و این نحوه بازی گرفتن از بازیگران برای من بسیار جالب بود و با انگیزه بدست آوردن تجربه ای نو و گرانبها كار را شروع كردیم . در این شیوه كارگردان متذكر میشود كه ؛ برای جان بخشیدن به یك نقش و یك صحنه باید به اندازه كافی از قوه تخیل بهره مند باشید تا بتوانید مجذوب مشكلات و گرفتاریهای دنیای تخیلی نقش بشوید و نه درگیر گرفتاریهای حقیقی – واقعی دنیای بازیگری خودتان . اساس بازیگری باوراندن است .
در این راستا ، استانیسلاوسكی هم به شاگردانش یاد داد كه از « اگر سحر آمیز » استفاده كنند تا در فكر كردن و عمل كردن به كلمات ، موفقیت اجرای كامل نقش را كسب كنند و شرایط مفروض به همان مقدار « اگر » واقعی شود ، در دنیای خیالی صحنه بازیگر به آن چیزی تبدیل میشود كه نویسنده خواسته است . عاشق ، دوست ، دشمن ، والد ، بردار ، خواهر و …. باید طوری عمل كرد كه در صورت حقیقی بودن مسئله رفتار میكردیم . به عبارت دیگر ، موقع هنرپیشگی توجهمان را معطوف مشكلات نقش كنیم طوری كه اگر مشكلات خودمان بودند . عمل میكردیم و تمام نیروهایمان را صرف پیدا كردن راه حل میكردیم . اگر نتوانیم این اطمینان را در خود ایجاد كنیم ، انتظار نداشته باشیم كه تماشاچی این كار را بكند .
آلانازیمف (Alla Nazimova) ، بازیگر زن اوایل قرن بیستم كه به خاطر چگونگی برداشتش از شخصیتهای ایبسن معروفیت داشت ، میگفت : « اول ، آخر و همیشه، یك بازیگر باید قوه تخیل داشته باشد ، بدون قوه تخیل بهتر است كه یك واكسی باشد تا یك هنر پیشه » .
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول :
1 –1 شناخت نویسنده 5
1-2 بسترهای نمایشنامه 9
1-3 تحلیل كلی نمایشنامه 12
1-4 فضا و عناصر دراماتیك نمایشنامه 20
1-5 روابط و چگونگی ارتباط اشخاص نمایشنامه26
فصل دوم :
2-1 تشریح نقش انتخابی بر اساس تیپ یا شخصیت32
2-2 تشریح كلی و عام شخص36
2-3 تشریح وضعیت جانبی نقش39
2-4 تشریح وضعیت روحی / روانی نقش و پیچیدگی های آن 42
2-5 تشریح شرایط و موقعیتهای محیطی و غیر محیطی شخص بازی 45
فصل سوم :
الف : رفتار بیرونی 51
ب : رفتار درونی52
ج : ریتم نمایش 53
فصل چهارم :
4-1 تشریح نظر و تحلیل كارگردان در بارة نقش 56
4-2 تشریح شیوه و مكتب انتخابی كارگردان در هدایت جمعی گروه و نوع
بازی بازیگران 63
4-3 نكته های مورد توافق و اختلاف بازیگر و كارگردان درباره نقش 69
4-4 تشریح و گزارش جلسات تمرین72
فصل پنجم :
5-1 نتیجه گیری 76
5-2 منابع و ماخذ78